روش سختی سنجی برینل (Brinell) :
سختی سنجی برینل یکی از قدیمیترین روشهای اندازهگیری سختی است که توسط یوهان آگوست برینل ، در سال ۱۹۰۰ معرفی گردید. در این روش سختی سنجی از ساچمه ای که معمولاً دارای قطر ۱۰ میلیمتر است؛ برای اعمال نیرو روی سطح جسم استفاده میشود. این نیرو ۱۰ تا ۳۰ ثانیه اعمال میشود. جنس ساچمه از فولاد یا تنگستن کاربید که نوعی سرامیک است؛ میباشد. نیروی اعمالی برای اجسام متفاوت است؛ مثلاً برای فلزات سخت ۳۰۰۰ کیلوگرم، برای فلزات با سختی متوسط ۱۵۰۰ کیلوگرم و برای مواد نرم ۵۰۰ کیلوگرم بار اعمال میشود. عدد سختی برینل یا BHN (Brinell Hardness Number)برابر نیروی اعمالی بخش بر مساحت اثر است. در این روش (بر خلاف روش راکول) عمق اثر ملاک نیست بلکه قطر اثر معیار سختی میباشد. برای بدست آوردن قطر دقیق فرو رفتگی دو قطر عمود برهم را محاسبه و از آنها میانگین میگیریم.
معایب سختی سنجی به روش برینل عبارت است از:
1. گران بودن دستگاه
2. نگین بودن دستگاه
3. مخرب است. زیرا پس از آزمایش حفره روی جسم باقی میماند که عملاً جسم غیرقابل استفاده میشود.
4. اندازهگیری فرو رفتگی همراه با خطای قابل توجهی است.
5. برای اجسام نازک نمیتوان از آن استفاده کرد.
6. برای آزمودن مواد خیلی سخت مناسب نیست.
7. این روش وقتی مناسب است که اثر دایره ای شکل باشد؛ یعنی بعضی از اثرها ممکن است به دلیل خاصیت غیر همسانگردی جسم، شکل دایره ای نداشته باشند و مثلاً بیضوی شکل باشند. به همین علت از روش ویکرز استفاده میشود.
|
![]() |
|
مزایا سختی به روش برینل:
1. اثر فرورفتگی این روش سختی سنجی نسبت به سایر روشها بزرگتر است. این امر موجب میشود تا عدد حاصل میانگینی از ناهمگنیهای موضعی باشد.
2. تأثیر این روش از خراشهای سطحی بسیار کمتر از سایر روشها میباشد.
3. از این روش استحکام نهایی و تسلیم را میتوان بدست آورد.